English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7349 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
The twins look just like each other. U دوقلوها خیلی شبیه یکدیگر هستند.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
they are well matched U حریف یکدیگر هستند
microwave hop U یک کانال رادیویی ریزموج میان انتن بشقابی که متوجه یکدیگر هستند
grade separation U تقاطع شاهراه یا راه اهن که در ان دو جاده دارای اختلاف سطح از یکدیگر هستند
yoke U جفت یا گروهی ازهدهای خواندن- نوشتن که به یکدیگر متصل هستند و برروی دو یا چند شیار نوار یادیسک مغناطیسی حرکت می کنند
cyclic item U اقلام پیوسته اقلامی که خیلی مورد احتیاج هستند
twins U دوقلوها
The twins are hardly distinguish between colors. U دوقلوها را از همدیگر نمی شد تشخیص داد
I often confuse the twin brothers . U من این دوقلوها رااغلب باهم عوضی می گیرم
standards U محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند
standard U محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند
she has a well poised head U وضع سرش در روی بدنش خیلی خیلی خوش نما است
go great guns <idiom> U موفقیت آمیز،انجام کاری خیلی سریع یا خیلی سخت
paint oneself into a corner <idiom> U گرفتارشدن درشرایط خیلی بدو رهایی آن خیلی سخت است
i am very keen on going there U من خیلی مشتاقم انجا بروم خیلی دلم میخواهد به انجابروم
gooseneck U هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
microfilms U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilming U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilmed U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilm U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
sottovoce U صدای خیلی یواش اهنگ خیلی اهسته
very low frequency U فرکانس خیلی کم در ارتفاع خیلی پایین
cad U محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
cads U محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
pinnulate U شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulated U شبیه برگچه شبیه بالچه
ponderous U خیلی سنگین خیلی کودن
rattling U خیلی تند خیلی خوب
of each other <adv.> U از یکدیگر
of one another <adv.> U از یکدیگر
from one another <adv.> U از یکدیگر
from each other <adv.> U از یکدیگر
interwork U بر یکدیگر
one another U یکدیگر
each other U یکدیگر
one a U یکدیگر
arm in arm U در دست یکدیگر
interconnect U اتصال به یکدیگر
cheek by jowl U پهلوی یکدیگر
simultaneous with each other U مقارن یکدیگر
concrescence U رشد با یکدیگر
internecine U کشتار یکدیگر
intersecting U از یکدیگر گذرنده
peer to each other U برابر با یکدیگر
combining U ترکیب با یکدیگر
combine U ترکیب با یکدیگر
interconnects U اتصال به یکدیگر
interconnected U اتصال به یکدیگر
combines U ترکیب با یکدیگر
interconnecting U اتصال به یکدیگر
peer to each other U قرین یکدیگر
to look at each other U به یکدیگر نگریستن
coupled U ترکیب با یکدیگر
couple U ترکیب با یکدیگر
couples U ترکیب با یکدیگر
emergencies U خیلی خیلی فوری
emergency U خیلی خیلی فوری
correlative with each other U لازم و ملزوم یکدیگر
in tune <idiom> U با یکدیگر موافق بودن
telepathy U ارتباط افکار با یکدیگر
interconnected U با یکدیگر اتصال دادن
interconnecting U با یکدیگر اتصال دادن
intersplere U در حوزه یکدیگر امدن
interconnects U با یکدیگر اتصال دادن
abuts U به یکدیگر ضربه زدن
incompossible U منافی یکدیگر ناسازگار
interconnect U با یکدیگر اتصال دادن
one to one U عینامساوی و مرتبط با یکدیگر
to look at each other U به یکدیگر نگاه کردن
of a piece with each other U ازسر هم همجنس یکدیگر
abut U به یکدیگر ضربه زدن
grappling U گرفتن لباس یکدیگر
hand in hand U دست دردست یکدیگر
complementary U تکمیل کننده یکدیگر
one-to-one U عینامساوی و مرتبط با یکدیگر
abutted U به یکدیگر ضربه زدن
networks U اتصال نقاط شبکه به یکدیگر
take turns <idiom> U انجام کاری با همکاری یکدیگر
hue U [وجه تمایز رنگ ها از یکدیگر]
life line U طناب اتصال افراد به یکدیگر
juxtaposition U جا دادن اقلام در مجاورت یکدیگر
hand-to-hand U دست بدست یکدیگر مجاور
incompatible U غیر قابل استعمال با یکدیگر
iteraction U تاثیر چند چیز بر یکدیگر
interaction U عمل دو چیز روی یکدیگر
adhesion of fibers U خاصیت چسبندگی الیاف به یکدیگر
network U اتصال نقاط شبکه به یکدیگر
hand to hand U دست بدست یکدیگر مجاور
jim dandy U ادم خیلی شیک چیز خیلی شیک
interacted U برای عمل کردن روی یکدیگر
Birds of a feather flock together . <proverb> U پرندگان مشابه با یکدیگر پرواز مى کنند .
interacting U برای عمل کردن روی یکدیگر
deme U دستهای از موجودات زنده مرتبط با یکدیگر
interacts U برای عمل کردن روی یکدیگر
sapphic vice U شهوت رانی زنان نسبت به یکدیگر
back formation U لغت سازی اشتقاق لغات از یکدیگر
interact U برای عمل کردن روی یکدیگر
data chaining U فرایند اتصال اقلام داده به یکدیگر
They shook hand and made up. U با یکدیگر دست دادند وآشتی کردند
interfruitful U قابل گرده افشانی یا لقاح با یکدیگر
grain orientation U طرز قرار گرفتن ذرات نسبت به یکدیگر
trailed U پشت سر یکدیگر قرار گرفتن مسیر اسکی
trailing U پشت سر یکدیگر قرار گرفتن مسیر اسکی
counterpose U درمقابل یکدیگر قرار دادن متقابل ساختن
dualism U وجود دو موقعیت یاپدیده متضاد در کنار یکدیگر
interdenominational U وابسته به فرقههای مذهبی و روابط انها با یکدیگر
differentiation U فرق گذاری تفکیک و تمیز مطالب از یکدیگر
consolute U ترکیبی از دو یا چند مایع که بر هر نسبتی در یکدیگر حل شوند
trails U پشت سر یکدیگر قرار گرفتن مسیر اسکی
trail U پشت سر یکدیگر قرار گرفتن مسیر اسکی
demolition derby U مسابقه رانندگان ماهر درزدن اتومبیلهای کهنه به یکدیگر
concentric shafts U شفتهای هم محور که داخل یکدیگر قرار گرفته اند
laceria U [نقش های منظم در کنار یکدیگر] [معماری اسلامی]
hue U [نقطه جدا کردن رنگ های مختلف از یکدیگر]
blade tracking U مراحل تعیین موقعیت سر تیغههای ملخ نسبت به یکدیگر
triptych U عکسی که در سه قاب تهیه کرده پهلوی یکدیگر قرار دهند
local area network U شبکهای که ترمینال ها و قط عات مختلف آن فاصله کوتاهی از یکدیگر دارند.
track bolt U پیچی که قطعات راه اهن رابه یکدیگر متصل میکند
overt collusion U تبانی چند شرکت برای کنترل بازار با موافقت صریح یکدیگر
circular U موقعیت خطایی که وقتی رخ میدهد که دو تا ولی در دوخانه به یکدیگر مراجعه کنند
circulars U موقعیت خطایی که وقتی رخ میدهد که دو تا ولی در دوخانه به یکدیگر مراجعه کنند
biplane interference U تداخل ایرودینایکی بین دو بال که روی یکدیگر قرار گرفته اند
neap tide U دراین حالت نیروی جاذبه ماه وخورشید در خلاف یکدیگر تاثیرمیکند
yard line U خطوط واقعی یا فرضی روی زمین فوتبال امریکایی بعرض یک یارد از یکدیگر
yard marker U خطوط فرضی یا واقعی روی زمین فوتبال امریکایی بعرض یک یارد از یکدیگر
standstill U در کنار یکدیگر رکاب زدن و درانتظار اشتباه حریف بودن برای گریز
c clamp U گیره فلزی به شکل سی برای وارد کردن فشار و نگاه داشتن قطعات کنار یکدیگر
cleco fastener U وسیلهای مانند فنر برای محکم کردن صفحات فلزی به یکدیگر تا اتمام مراحل پرچکاری
customs union U مجموعهای از چند کشور که کالاهای یکدیگر را بدون حقوق وعوارض گمرکی وارد و صادرمی کنند
wire locking U بستن تعدادی مهره یا پیچ به یکدیگر توسط سیم ایمنی برای جلوگیری از شل شدن انها
S-twist [S-spun] U نخ چپ تاب [جهت پیچیدن الیاف بدور یکدیگر در این نوع نخ مانند حرف اس لاتین است.]
ScriptX U هستند
they are all of one mind U هستند
plants indigenous to that soil U هستند
are U هستند
agonic line U خط موسوم روی یک نقشه که نقاطی را که دارای خطا یاانحراف مغناطیسی صفر میباشند به یکدیگر متصل میکند
they are well matched U هم کفو هستند
they are at loggerheads U هر دو سنگ یک من هستند
who are they? U انها کی هستند
there are numbers who U بسیاری هستند که
The roads are obstructed. U جاده ها مسدود هستند.
analogue U ی از حالت آنالوگ هستند
analog U ی از حالت آنالوگ هستند
Such people are wicked . U اینگونه آدمها شر هستند
5, 7, 9 are odd numbers . U 5؟7؟9 اعداد فرد هستند
such as are happy U انهایی که خوشبخت هستند
analogues U ی از حالت آنالوگ هستند
commutator U سری هادیهایی که بصورت شعاعی از یکدیگر جدا شده وبصورت حلقهای دور تا دورشفت گردنده ژنراتور قرارگرفته اند
However difficult the circumstances [are] , ... U هر قدر هم که شرایط دشوار هستند، ...
dialectical materialism U اساسا اقتصادی یا مادی هستند .
These football players are the pick of the bunch . U این فوتبالیست ها گل سر سبد هستند
The two are rhyming words . U این دو لغت هم قافیه هستند
X/OPEN U ول ایجاد سیستمهای باز هستند
ring topology U در حلقه بهم وصل هستند
series U مداری که قط عات آن با هم سری هستند
They are at daggers drawn. They are bitter enemies. U بخون یکدیگه تشنه هستند
Take things as you find them. <proverb> U مسائل را همانگونه نه هستند بپذیر .
Price are fixed here . U دراینجا قیمتها ثابت هستند
the ins U انان که سر کا یا دارای متامی هستند
great dangers impend over us U خطرهای بزرگی متوجه ما هستند
numeric U که فقط حاوی اعداد هستند
camisado U شبیخون لباس یا پیراهن علامت داری که هنگام شبیخون می پوشندتاطرفین یکدیگر رابشناسند
Boys will be boys. U پسرها حالا دیگه اینطور هستند.
mode U که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند
the outer world U مردمی که بیرون از محیط شخص هستند
People are looking for new ideas. U مردم عقب فکرهای تازه هستند
regular guy <idiom> U شخص مهربانی که همه با دوست هستند
modes U که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند
target audience U گروه اجتماعی که هدف تبلیغ هستند
capability U لیستی از اعمالی که قابل انجام هستند
a further 50 are in prospect U ۵۰ تای دیگر مورد انتظار هستند
the strangers in tehran U بیگانگان یاخارجی هایی که در تهران هستند
outs and ins U انانی که سر کار دارای مقامی هستند
This canary and its mate are in the same cage U این قناری وجفتش در یک قفس هستند
array U آرایهای که عناصرش حروف واعداد هستند
I musn't eat food containing ... من نباید غذایی را که دارای ... هستند بخورم.
bank holiday U روزهای هفته که بانکها تعطیل هستند
nut structure U ساختمانی که در ان خاکدانه ها کوچک و مکعبی هستند
finished U کالاهای تولیدی که آماده فروش هستند
downsize U که در آنها ایستگاههای کاری هوشمند هستند.
Prices are rising ( falling ) . U قیمت ها درحال افزایش (کاهش ) هستند
things in possession U اموالی که بالفعل در تصرف شخص هستند
buffer U کل حروفی که قابل نگهداری در بافر هستند
anticlastic U [ظاهری با دو قوس که دو منحنی برخلاف هم هستند.]
What percentage of the people are literate? U چند درصد مردم با سواد هستند ؟
arrays U آرایهای که عناصرش حروف واعداد هستند
braid shield U روکشی از الیاف بافته شده ولاستیک روی یک یا چند هادی عایق شده از یکدیگر
parts explosion U رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان میدهد
burl [nep] U گلوله ای یا نپ شدن الیاف در سطح بافته شده بدلیل پیچش الیاف بدور یکدیگر
Mingle design U طرح تلفیقی [ادغام کردن طرح ها با یکدیگر]
sig U علاقمند به یک نرم افزاریاسخت افزار خاصی هستند
libraries U مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند
repertoire U لیست حروفی که قابل نمایش یاچاپ هستند
forms U وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند.
formed U وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند.
the iron interest U کسانی که در معاملات اهن علاقه مند هستند
Where are the luggage trolleys? U چرخ دستی حمل بار کجا هستند؟
coresident U دو یا چند برنامه که همزمان در حافظه اصلی هستند
form U وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند.
library U مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند
channel U کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند
Recent search history Forum search
2Some of my translations are missing !
1incentive
1the selected wells are 5 boreholes only, and desired samples quantity is 150-200 kg
1It could have been a lot worse.
1The present situation in Afghanistan is quite problematic. The country has very little in the way of existing infrastructure, and no real prospects for economic growth aside from the illegal drug trad
1Simultaneously, those engaged in the work of basic disciplines have become increasingly aware of the of organizations in society and have begun to concentrate attention on relevant problems.
1conscious
1Youths are strongly influenced by the media
1wife is life life is knife knife kill the life
1i wish to wish the wish the wish you wish to wish the wish
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com